به کجا چنین شتابان
سکوت تنها پاسخی است که اصلا ضرر ندارد
به کجا چنین شتابان
یک روانپزشک گفت: شیرخوار به طور اتفاقی یا در هنگام گرسنگی شروع به مکیدن انگشت میکند اما اگر این عمل بازگیری نشود کودک در سنین مدرسه و بالاتر این رفتار را در هنگام اضطراب انجام میدهد.
هادی معتمدی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، اظهار داشت: مکیدن انگشت در دوره نوزادی یک رفتار عادتی است چرا که نوزاد همواره در جست و جوی سینه مادر است و به همین منظور رفلکس مکیدن را طی میکند.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تصریح کرد: رفلکس مکیدن به نوزاد حالت خوشایندی میدهد و باعث آرامش نوزاد میشود. این رفتار برای نوزاد عمل لذتبخش شیر خوردن را تداعی می کند؛ بنابراین نوزاد به طور اتفاقی یا در هنگام گرسنگی شروع به مکیدن انگشت میکند.
این روانپزشک ادامه داد: بنابراین مکیدن انگشت در سنین نوزادی نمیتواند نشانه اضطراب باشد بلکه یک نوع رفلکس جست و جو است که میتواند به صورت عادت درازمدت در بیاید.
معتمدی با بیان این مطلب که مکیدن انگشت نوزاد شیرخوار نباید غیرطبیعی تلقی شود ادامه داد: این مطلب بدان معنا نیست که این عمل نباید بازگیری شود بلکه باید در این موقع از پستانک استفاده کرد یا به صورت آرام انگشت بچه را از دهان خارج کرده و با رسیدگی بیشتر مادر و تغذیه به موقع نوزاد ، وی را از مکیدن انگشت برحذر داشت.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی افزود: اگر این عمل نوزاد بازگیری نشود ممکن است کودک تا سنین مدرسه و بالاتر نیز این رفتار را تکرار کند و در آن موقع هر گاه که دچار اضطراب شود اقدام به مکیدن انگشت کند حتی در موقع خوابیدن نیز انگشت خود را بمکد.
این روانپزشک ادامه داد: بهتر است از همان سنین نوزادی به گونهای که نوزاد اذیت و آزار نشود رفتار بازگیری انجام شود تا بعدها تبدیل به عادت نشده و جدایی سختتر نشود.
معتمدی تصریح کرد: بسیاری از مادران برای بازگیری کودک از مکیدن انگشت در سنین بالاتر انگشت را تلخ میکنند یا از مواد تند و آزار دهنده استفاده میکنند که باید مادران را از این عمل باز داشت.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اظهار داشت: استفاده از آبلیمو، مواد گیاهی و همچنین مالیدن موادی که کودک به آنها علاقه ندارند بر روی انگشت کودک میتواند در بازگیری کودک از مکیدن انگشت مؤثر باشد.
به عبارت دیگر میتوان گفت كه از بین رفتن تدریجی سلولهای بنیادی مولد ملانوسیتها سبب سفید شدن موها خواهد شد. بسیاری از محققان بر این باورند كه استرس و فشارهای روانی میتواند نقش موثری در از بین رفتن رنگدانههای مو داشته باشد. اما از آنجایی كه مجموعهای از عوامل مختلف بر روند سفید شدن موها تاثیر میگذارند، بنابراین نمیتوان با قطعیت درباره این فرضیه صحبت كرد. اگرچه ممكن است هورمونهایی كه در نتیجه استرس یا فشارهای روانی در بدن ترشح میشوند، بر بقا و ماندگاری ملانوسیتها و فعالیت آنها تاثیرگذار باشند، اما هیچ ارتباط مستقیمی بین مواجه شدن با فشارهای روحی و روانی و سفیدن شدن موها یافت نشده است.
سفید شدن موها میتواند ناشی از آسیب شدید وارد شده به رادیكالهای آزاد باشد. درواقع هورمونهایی كه در نتیجه قرار گرفتن در معرض فشارهای روحی و روانی در بدن آزاد میشوند، منجر به التهاب سلولها شده و در نتیجه آن رادیكالهای آزاد در بدن ایجاد می شوند. این سلولهای ناپایدار به سلولهای بدن آسیب میرسانند و بنابراین میتوان گفت كه رادیكالهای آزاد ایجاد شده در بدن میتوانند تولید ملانین در فولیكولهای مو یا از بین رفتن رنگ این رنگدانهها را تحت تاثیر خود قرار دهند. به طور كلی اگرچه عوامل ژنتیكی بر روند سفید شدن موها تاثیر میگذارند، اما استرس و فشارهای روانی و همچنین سبك زندگی افراد نیز میتواند روند سفید شدن موهای فرد را 5 تا 10 سال تسریع كرده یا به تاخیر اندازد. براساس نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده ترشح هورمونهایی كه در نتیجه قرار گرفتن در معرض فشارهای روحی و روانی در فولیكول مو آزاد میشوند، بر آزاد شدن عاملی كه منجر به ساخت ملانوسیتها و انتقال آن به سلولهای بنیادی سازنده هریك از تارهای مو میشود تاثیر میگذارد و بنابراین در شرایطی كه در آزادشدن این عامل واسط به هر دلیلی اختلال ایجاد شود انتقال رنگدانه به تارهای مو نیز متوقف خواهد شد. بنابراین دانشمندان در تلاش هستند به شواهد و یافتههای بیشتری مبنی بر تاثیر فشارهای روحی و روانی بر تسریع فرآیند سفید شدن موها دست یابند، اگرچه هنوز هیچ گونه شواهد علمی در تایید وجود این رابطه علت و معلولی یافت نشده است.